نوشته های یک کوهنورد

Posts and World a Climber

در اینجا درباره کوهستان، کوهنوردی، طبیعتگردی، عکاسی، فعالیت های مطبوعاتی، طبیعت، زندگی، آرامش، شادی، سینما، ادبیات و وب می نویسم.

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۲ ثبت شده است

عصر، عصر تکنولوژی است و نیاز رو به رشد همگام‌شدن با تکنولوژی‌های جدید و شکل‌دهی ارتباطات جدید، باعث شده است تا آموزشگاه‌های تخصصی مختلفی در ایران فعالیت کنند. آموزشگاه های کنکور و زبان را که کنار بگذاریم، بقیه اغلب در حوزه فناوری اطلاعات و تکنولوژی‌های روز فعال هستند. گاه نیاز مخاطب را برآورده می‌سازند و گاه نیاز جدید می‌تراشند.

افرادی که به این آموزشگاه‌ها مراجعه می‌کنند به امید کسب تخصص و مهارت متحمل هزینه‌های ریالی و زمانی می‌شوند. آنها اغلب باید بین چند گزینه یکی را انتخاب کنند. اما در این میان گوی سبقت را آموزشگاهی می‌رباید که یا نام مطرحی دارد و یا در ارائه آموزش‌ها پیشگام بوده است و قدرتمند عمل می‌کند.

آقای اعتمادی مدیر استراتژی و بازاریابی شرکت کاریار ارقام همه نگاه های منفی یا مثبت به آموزشگاه های تخصصی را تایید می کند و معتقد است در نهایت تصمیم با خود دانشجوست. او معتقد است هر آموزشگاهی کلاس کاری و مخاطبان خاص خود را دارد و با صرف کمی وقت می توان از کیفیت کار آنها سر در آورد و سر کلاس یکی از آنها نشست.
انتخاب بین علم و ثروت، با توجه به هزینه‌های آموزش هنوز سوالی است بی پاسخ. شاید هم تبدیل علم‌آموزی به نوعی کسب و کار و رقابت بین آموزشگاه‌های مختلف، ثروت را ناخودآگاه پیش‌نیاز علم کرده است.

تنظیم گزارش زیر کار خانم مستانه منصوری است که در وبلاگ شرکت رهنمون منتشر شده است. برای دیدن متن کامل این گزارش اینجا کلیک کنید.

میثم رودکی
چند روزی بیشتر به سال نو نمانده بود که یکی از دوستانم اطلاع داد که دو ساعت پس ار تحویل سال نو قرار است برای دیدار با سالمندان و حضور در جشنی به افتخار آنها شرکت کنیم اگر دوست دارید شما هم بیایید. خیلی خوشحال شدم و گفتم بله … حتما … چرا که نه؟

روز موعود فرا رسید و ساعت 4:30 عصر سوار بر مینی بوس شده و به سمت گلمکان حرکت کردیم. شب فرا رسیده بود که به آنجا رسیدیم و با استقبال گرم مسئولین مرکز مواجه شدیم. صدای موسیقی شادی به گوش می رسید. یک گروه موسیقی هم به افتخار آنها برای این جشن آمده بودند. سالمندان گرامی برای اینکه فضای شادی فراهم کنند و با شایستگی به مهمانان خوشآمد بگویند همراه با موسیقی می رقصیدند. خیلی دوست داشتنی بودند با اینکه خستگی از سر و رویشان می بارید و چند نفری حتی توانش را نداشتند و یکی دو نفری هم اعضای بدنشان کارایی لازم برای رقصیدن نداشت ولی بازهم برای شادی میهمانان و احترام به کسانی که در این مهمانی شرکت کرده بودند ادامه می دادند.

میثم رودکی